چرا «وعده صادق ۲» پس از ترور شهید هنیه انجام نشد؟-راهبرد معاصر
عارف: راهبرد دولت این است که اصلاح قیمت‌ها به سه دهک پایین جامعه آسیبی نرساند سکینه سادات پاد، دستیار رئیس‌جمهور از سمت خود کنار رفت؟ هیأت مرکزی نظارت بر انتخابات شورا‌های اسلامی شهر و روستا مشخص شدند جمعی از مداحان اهل بیت با رهبر انقلاب دیدار می‌کنند علم‌الهدی: اول باید دین مردم را مدیریت کنیم و بعد دنیای آنان را پیام توئیتری پزشکیان به السیسی خطیب نماز جمعه تهران: بسترسازان نابودی زیرساخت‌های سوریه پاسخگوی امت اسلامی باشند الحاق شناور‌های بسیار پیچیده و تسلیحات ویژه به نیروی دریایی ارتش فرمانده سپاه خراسان‌جنوبی: آخرین نفری که خط مقدم نبرد با تکفیری‌ها در سوریه را ترک کرد یک پاسدار بود /برای ارتش سوریه جهاد معنایی نداشت ادای احترام فرمانده کل سپاه پاسداران به مقام شهید سلیمانی لاریجانی: یکی از راهبرد‌های دشمن این است که القاء کند همه خسته هستند و نباید به مردم کاری داشت ساعت کاری دستگاه‌های اجرایی تا بهمن‌ماه تغییر کرد+ جزئیات نماینده مجلس: حتی فقیرترین کشور‌های آفریقایی هم این حد از کاهش ارزش پول را ندارند وزرای کار و دادگستری وارد شیراز شدند عملیات مشترک مرزبانان ایران و عراق در مقابله با سلاح‌های غیرمجاز
یادداشت اختصاصی بشیر اسماعیلی، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی؛

چرا «وعده صادق ۲» پس از ترور شهید هنیه انجام نشد؟

مواضع ایران در موضوع فلسطین و مهار رژیم صهیونیستی، ترکیبی از ارزش‌ها و آرمان‌های اسلامی و انقلابی در کنار موضوعات عینی و واقع‌گرای امنیتی در خود دارد. مهار رژیم صهیونیستی در مرزهایش و حمایت از محور مقاومت با امنیت ملی و تمامیت ارضی ایران ارتباط عینی دارد.
بشیر اسماعیلی؛ عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی
تاریخ انتشار: ۱۲:۴۹ - ۱۱ مهر ۱۴۰۳ - 2024 October 02
کد خبر: ۲۵۹۰۱۹

چرا «وعده صادق ۲» پس از ترور شهید هنیه انجام نشد؟

 

به گزارش «راهبرد معاصر»؛ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پس از یک دوره خویشتن‌داری و صبر راهبردی، در قالب اصل دفاع مشروع در حقوق بین‌الملل، عملیات موشکی مؤثر و گسترده‌ «وعده صادق ۲» را علیه رژیم صهیونیستی کلید زد. نزد افکار عمومی منطقه‌ این موضوع مطرح بود، پس از شهادت اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سابق سیاسی حماس آن هم در قلب تهران، می‌بایست فوری به جنایت بزدلانه رژیم صهیونیستی پاسخ مناسب داده می‌شد تا پیامدهای ناشی از تأخیر پاسخ به وجود نیاید یا به حداقل برسد. 
 
گرچه عملیات «وعده صادق ۲» و مخابره تصاویر دیدنی اصابت موشک‌های ایران به اهداف مدنظر در سرزمین‌های اشغالی مرهمی بر زخم‌های اخیر ملت های منطقه و جبهه مقاومت شد، اما بی‌مناسبت نیست برخی دلایل احتمالی شکیبایی جمهوری اسلامی ایران و تأمل در انتخاب زمان حمله به رژیم صهیونیستی بیان شو‌د.

  1. حمایت جمهوری اسلامی ایران از محور مقاومت و مبارزه مداوم با رژیم صهیونیستی، در دهه‌های بعد از انقلاب اسلامی موضوعی بارز است که به هیچ وجه قابل انکار نیست؛ بعد از شکست مقاومت اعراب به رهبری مصر و امضای پیمان کمپ دیوید، پرچم مقاومت به وسیله محور مقاومت و با پرچمداری جمهوری اسلامی برافراشته ماند. در حالی که چندی پیش برخی کشور‌های عربی به مرحله‌ای رسیده بودند که در قالب پیمان آمریکایی- صهیونیستی «ابراهیم» به عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی مبادرت می‌کردند، جمهوری اسلامی ایران بود که با تحمل هزینه‌های بسیار، از مواضع خود درقبال رژیم صهیونیستی کوتاه نمی‌آمد و از حقوق مردم فلسطین و لبنان دفاع می‌کرد.
    اگر موضوع ثبات قدم، قاطعیت و تحمل هزینه برابر رژیم صهیونیستی و دفاع از مسلمانان زیر ستم مطرح باشد، سوابق جمهوری اسلامی ایران در این زمینه گویای تمامی واقعیت هاست

    مواضع جمهوری اسلامی ایران در موضوع فلسطین و مهار رژیم صهیونیستی، ترکیبی از ارزش‌ها و آرمان های اسلامی و انقلابی در کنار موضوعات عینی و واقع‌گرای امنیتی در خود دارد؛ به بیان دیگر مهار رژیم صهیونیستی در مرزهای خود و حمایت از محور مقاومت برای جلوگیری از قدرتمندتر شدن صهیونیست ها با امنیت ملی و تمامیت ارضی ایران و حتی دیگر کشور‌های منطقه غرب آسیا که در معرض خطر گسترش صهیونیسم هستند، ارتباط عینی دارد.

    اگر در سالیان اخیر دغدغه عربستان سعودی، امارات و برخی دیگر از کشور‌های حوزه خلیج‌فارس پیرامون مواردی همچون خرید بازیکنان سرشناس فوتبال یا ساختن آسمان خراش و شهر هوشمند متمرکز شده، به یمن امنیتی است که با مهار رژیم صهیونیستی در منطقه رقم خورده، وگرنه توسعه طلبی ارضی صهیونیست ها، امنیت و آرامش را از کشور‌های پیرامونی اش سلب کرده بود. اینکه طبق قاعده «Free Riding» آیا اعراب حوزه خلیج‌فارس در حال استفاده بدون هزینه از مزایای امنیتی محور مقاومت در منطقه هستند یا خیر، بحث مفصل دیگری است.

    غرض آنکه اگر موضوع ثبات قدم، قاطعیت و تحمل هزینه برابر رژیم صهیونیستی و دفاع از مسلمانان زیر ستم مطرح باشد، سوابق جمهوری اسلامی ایران در این زمینه گویای تمامی واقعیت هاست؛ اما تاکتیک‌ها و راهبرد‌های هر کشور در شرایط خاص و به ویژه در آغاز جنگ‌ها، طبعاً جهت‌گیری‌ها و سیاست‌های مختلفی را ایجاب می‌کند که نافی روند‌های کلی پیشین نیست‌. بعضی اوقات پرهیز از درافتادن به جنگ بیشتر از درگیر شدن در آن برای تداوم و بازتولید راهبرد منطقه‌ای ضروری و مهم خواهد بود.

  2. عملیات «وعده صادق1» از نظر ابعاد، محدود و هشداردهنده به حساب می‌آمد و به گونه‌ای طراحی شده بود که فقط توان وارد کردن ضربه و بازدارندگی نظامی ایران را نشان دهد. در این عملیات عنصر غافلگیری حذف شده بود و حملات محدود به اهداف نظامی گزینش شده‌ای بودند؛ علاوه بر این، طبق شنیده‌ها در بامداد عملیات، با تخلیه سوخت‌بار پدافندی رژیم صهیونیستی، امکان وارد کردن ضربات اساسی مهیا شده بود، اما پایان عملیات در همان وقت به وسیله سپاه پاسداران اعلام گردید تا جنگ دامنه بیشتری پیدا نکند.

    در واقع ایران در عملیات «وعده صادق1» در نقش بازیگر مسئول و عقلانی در عرصه بین‌المللی ظاهر شد که هم زمان با ارسال پیام قدرت بازدارندگی خود، مراقب بود جنگی تمام عیار در منطقه رخ ندهد. با تمام این تفاسیر نباید از نظر دور داشت، نه تنها دیگر کشور‌های منطقه غرب آسیا، که قریب به اتفاق کشور‌های جهان شهامت عتاب و خطاب لفظی رژیم صهیونیستی را ندارند، چه برسد به حمله نظامی مستقیم به آن .

    ایران با همه هیمنه و حمایتی که غرب برای رژیم صهیونیستی فراهم کرده بود، بعد از چند روز در خوف و رجا نگه داشتن صهیونیست‌ها، به آنان حمله نظامی کرد‌. جمهوری اسلامی ایران برای نخستین بار پس از ۱۹۶۷میلادی، به عنوان کشوری مستقل رژیم صهیونیستی را هدف حمله قرار داد؛ حمله‌ای که نه تنها نخستین مورد پس از نزدیک به 60 سال است، بلکه بزرگترین حمله موشکی و پهپادی به حساب می‌آید که تاکنون دنیا به خود دیده بود.

    بنابراین مقیاس عملیات «وعده صادق1» که برای برخی کوچک و ناکافی می‌آید، در ابعاد جهانی و تاریخی بسیار گسترده‌ است. در عملیات «وعده صادق ۲» ایران عملیاتی همه جانبه و حداکثری را که تمام اهداف نظامی، شهرک‌ها و زیرساخت‌های اقتصادی، هسته‌ای و انرژی آن در سرزمین‌های اشغالی را شامل شود، انجام نداد و عملیات با همراهی بقیه نیروهای مقاومت در عراق، لبنان، یمن و غزه انجام نشد و یکجانبه بود.

    بنابراین جمهوری اسلامی ایران به دنبال جنگ تمام عیار منطقه‌ای با رژیم صهیونیستی نیست و درنظر دارد با نمایش توان آسیب زنندگی خود، صهیونسیت ها را مهار کند. البته در برخی اوقات بروز جنگ‌های بزرگ برای حل مناقشه لاینحل و تاریخی اجتناب ناپذیر هستند و با وجود پیامدها و خرابی‌‌های ناشی از جنگ، باید به استقبال آن رفت؛ اما این راهکار آخرین راهکاری است که بایستی عملیاتی شود و تا حد ممکن باید از راهکارهای جایگزین برای پرهیز از جنگی تمام عیار در منطقه استفاده کرد.

  3. نیروهای مقاومت در عین هم پیمانی، دارای استقلال رأی و شخصیتی جداگانه از جمهوری اسلامی ایران هستند. آنها در واقع از سمت ایران حمایت مستشاری و عقیدتی می‌شوند و بسیاری از توفیقات خود در دهه‌های گذشته را مدیون جمهوری اسلامی ایران هستند، اما درنهایت در مقابله با رژیم صهیونیستی روی پای خود می ایستند، به عنوان نمونه در جنگ سال ۲۰۰۶ میلادی جمهوری اسلامی ایران ورود مستقیم نکرد و با وجود تجاوز زمینی رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان، درنهایت ابتکار عمل نیرو‌های حزب الله بود که سرنوشت جنگ 33 روزه را رقم زد.
ایران با همه هیمنه و حمایتی که غرب برای رژیم صهیونیستی فراهم کرده بود، بعد از چند روز در خوف و رجا نگه داشتن صهیونیست‌ها، به آنان حمله نظامی کرد‌


البته موضوع ترور شهید هنیه در تهران با جنگ در جنوب لبنان متفاوت است؛ از این منظر که رژیم صهیونیستی به درجاتی، حاکمیت ملی ایران را نقض کرده و نیازمند پاسخی مناسب و بازدارنده بود، اما این پاسخ الزاماً نبایستی در قالب جنگ تمام عیار و منطقه‌ای انجام می شد. 

طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، خط مشی گذاری و سیاست‌های کلان برعهده رهبر انقلاب اسلامی است و باید اطمینان خاطر داشت هر تحول مهمی در راستای سیاست خارجی یا اعلام فرمان جنگ و صلح انجام می شود، زیر نظر رهبر انقلاب است.


ایشان میان اصل «عزت» و «مصلحت»، بر مبنای اصل «حکمت» توازن برقرار می‌کنند. به گواهی اسناد و شواهد تاریخی در سالیان گذشته رهبر انقلاب بارها کشور را از درافتادن به بحران ‌های قابل اجتناب نجات داده بودند و در عین حال موقعی که ضرورت اقتضا کرده باشد، همانند عملیات «وعده صادق ۲» قاطعیت و شجاعتی در خور نام و جایگاه ایران نشان داده اند.

 
«چون تو را نوح است کشتی‌بان، ز توفان غم مخور»

ارسال نظر